مارول، کمپانی خفنی که دست خیلیها رو از پشت بسته!
شهروندای شهر جادویی دالاران، سلام. امیدوارم حالتون عالی باشه و آمادهی یه سفر هیجانانگیز دیگه باشین. مقالهی امروزمون یه کوچولو با مقالههای قبلیمون فرق میکنه؛ چون امروز بهجای معرفی یه شخصیت خفن و محبوب، میخوایم بریم سراغ جایی که همهی این داستانا زیر سر اونه! کمپانی بزرگ و محبوب مارول که یهجورایی به گردن همهی ما حق داره و تا الان، مارول حسابی بهمون حال داده. خب دیگه بریم ببینیم که داستان این غول صنعت سرگرمی از چه قراره و پشت این اسم با ابهت، چه ماجراهایی خوابیده!
مارول، وقتی هنوز مارول نشده بود!
این آقایی که دارین عکسشو میبینین، اسمش مارتین گودمن (Martin Goodman) هستش و اولین قدمها رو برای تشکیل مارول برداشته. داستان برمیگرده به سال ۱۹۳۹ و زمانی که این آقای ناشر که تا اونموقع کاری جز منتشرکردن مجلههای زرد نمیکرد، یهو به سرش میزنه که برای خودش یه انتشارات کامیک تاسیس کنه؛ چون دیده بود که محبوبیت کمیک ها بهشدت افزایش پیدا کرده و تقریبا مطمئن بود که این انتشارات قراره موفق بشه. خلاصه، آقای گودمن تصمیم خودش رو میگیره و توی همون سال هم عملیش میکنه؛ البته انتشاراتی که مارتین تاسیس کرد، اون زمان اسمش تایملی (Timely) بود و چند سال بعد شد مارول.
انتشارات تایملی، اولین کامیک خودش روی توی اکتبر همون سال میده بیرون و اسمش رو هم میذاره Marvel Comics. گفتم که مارتین بخاطر محبوبیت کامیک توی اون دوران و اینکه فکر میکرد قراره موفق بشه، وارد این دنیا شد و انصافا هم فکرش درست ازآب دراومد؛ چون همین نسخهی اول کامیکبوک تایملی انقدر فروشش بالا بود که ماه دیگه هم دوباره چاپش کردن! توی این شماره از کامیک تایملی، شخصیتهایی مثل: نیمور ساب-مارینر (Namor the Sub-Mariner) و هیومن تورچ (Human Torch) خلق شدن و همون اول کار، دل خیلی از عاشقای دنیای کامیک رو بردن.
تایملی، خیلی زود تونست سروسامون بگیره و رو پاهای خودش وایسه. یک سال بعد از تاسیس تایملی، این انتشارات، کارمندای خودش رو استخدام کرد و دیگه کار تولید محتوای کامیکهاش رو که تا اونموقع میداد یه کمپانی به اسم فانیز انجام بده، سپرد دست کارمندای رسمی خودش. یکی از کاربلدترین کارمندای تایملی که استخدامش بعدها خیلی هم به نفع این انتشارات تموم شد، اسمش جو سایمن (Joe Simon) بود. جو، بهعنوان ادیتور وارد مجموعهی تایملی شد و دو سال بعد از استخدامش هم، با کمک جک کربی (Jack Kirby)، موفق شد یه شخصیت خیلی خفن و ابدی خلق کنه! حالا اگه گفتین این شخصیت کی بود؟! کاپیتان آمریکای معروف خودمون که تو شمارهی اول کامیک Captain America Comics به دنیای پرهیجان و جذاب کامیک معرفی شد.
انتشارات تایملی، اتفاقای تاثیرگذار تو تاریخ خودش زیاد داره؛ ولی یکی از بزرگترین اتفاقایی که توی همون سالهای اول تاسیس براش اتفاق افتاد، ورود استنلی لیبر (Stanley Lieber) به تایملی بود. احتمالا الان میپرسین که چرا استخدام این آدم یکی از اتفاقای مهم تایملی بوده؟ حقم دارین! چون این آقای استنلی، بیشتر با اسم مستعارش هست که معروفه و حسابی گردوخاک کرده. حالا اسم مستعارش چیه؟ استن لی! بله همون استنلی معروفی که شخصیتهای خفنی مثل: مرد عنکبوتی، نیک فیوری، هالک و انت من رو خلق کرده.
استنلی، وقتی وارد تایملی میشه، فقط ۱۶ سالش بوده و در واقع یهجورایی با پارتیبازی میاد تو این انتشارات. حالا چرا؟ چون این آقا پسر، از فامیلهای خانم گودمن بوده و اولش بهعنوان دستیار تو انتشارات تایملی شروع بهکار میکنه. قسمت جالب ماجرا اینجاست که تو سال ۱۹۴۱، جو سایمن یهو میذاره میره و گودمن به استنلی میگه که بیا فعلا جای خالی این آقا رو واسه ما پرکن! و اینطوری میشه که استنلی، اولش بهعنوان ادیتور موقت، کارش رو شروع میکنه؛ ولی این سمت موقت، تبدیل به کار دائمی این آدم میشه و استنلی چندین و چند سال توی این جایگاه، کار میکنه.
خب، قبل از اینکه بریم سراغ قسمت بعدی مقاله، بذارین یه چیز باحال در مورد روش کار آقای گودمن بگم. روش کار این آقا اینطوری بوده که چندین و چند کامیک و مجله رو به دست چند تا شرکت مختلف منتشر میکرده؛ ولی خب همهی این شرکتها، در واقع کاغذی بودن و اصلا وجود خارجی نداشتن! حالا جالب اینجاست که اسم یکی از این شرکتهای کاغذی که خیلی هم فعالیت کوتاهی داشت، مارول کامیکز بوده! راجع به دیسی و لیگ عدالت هم یه مقاله هست که میتونید مطالعه کنید
چی شد که گودمن تغییر رویه داد؟
این روزا، ابرقهرمانها انقدر محبوبن که اگه بهتون بگم یه زمانی محبوبیتشون رو به کل از دست داده بودن، فکر نکنم باورتون بشه؛ ولی واقعیت اینه که ابرقهرمانها هم تو یه دورهای از چشم مخاطباشون افتادن و دیگه کسی بهشون توجهی نشون نمیداد. حالا این اتفاق کی افتاد؟ درست بعد از جنگ آمریکا. اون روزا، این ژانر از کامیک انقدر محبوبیتش کم شد که خیلی از انتشاراتیها، مسیرشون رو عوض کردن و رفتن سراغ ژانرای دیگه. تایملی هم وقتی دید اوضواع ژانر ابرقهرمانی انقدر خرابه و دیگه کسی سراغش نمیره، دور این ژانر رو خط کشید و رفت سراغ ژانرای دیگه مثل ژانر وحشت، هیولاها، داستانهای جنایی، ماجراهایی جنگی و حتی داستانهایی که از انجیل گرفته شده بودن.
تو اون دورانی که انتشارات گودمن تمرکزش رو گذاشته بود روی ژانرهایی بجز ژانر قهرمانی، داشت از لوگوی یه کمپانی خبری به اسم اطلس استفاده میکرد (یکی از همون شرکتهایی که خود گودمن صاحبش بود). این کمپانی، انصافا خیلی زحمت کشید که بتونه ژانر ابرقهرمانی رو دوباره زنده کنه؛ ولی خب شرایط و جو اون دوران طوری نبود که این کمپانی بتونه کاری بکنه و به چیزی که میخواد برسه.
و در نهایت، مارول کامیکز متولد شد!
بالاخره بعد از ۲۲ سال، انتشارات تایملی آقای گودمن، به مارول کامیکز تبدیل شد و تو ماه ژوئن سال ۱۹۶۱، دوتا کامیک تو ژانر علیمیتخیلی چاپ کرد که روی جلد هر دوتاشون، عبارت MC که مخفف مارول کامیکز هست رو میشد دید. توی همون سال بود که کمپانی دیسی که بزرگترین و جدیترین رقیب مارول بود، تونست عشق ژانر ابرقهرمانی رو تو دل مخاطباش زنده کنه. خب مارول هم وقتی دید اوضاع اینجوریه و مخاطبا دوباره دوست دارن ابرقهرمانها رو توی کامیکها ببینن، دستبهکار شد و خیلی زود هم گل کاشت.
اینکه میگم گل کاشت، واقعا و بدون اغراق دارم میگم؛ چون توی همون سال، آقای استن لی معروف و کاربلد، باعث شد که یه انقلاب توی کامیکهای ابرقهرمانی اتفاق بیفته و مسیر موفقیت مارول هم سرراستتر بشه. حتما میپرسین، این انقلاب که بهش Marvel Age of Comics هم میگن، اصلا چی بوده؟ تا اونموقع، بیشتر کامیکهای ابرقهرمانی، روی مخاطبای کم سنوسال تمرکز داشتن و شخصیتهایی رو خلق میکردن که به این گروه سنی میخورد؛ ولی استن لی، شروع کرد به خلق شخصیتهایی که گروه سنی بزرگسال رو بیشتر مخاطب قرار میدادن و این گروه بیشتر میتونستن باهاشون ارتباط برقرار کنن.
حالا مارول چطوری از پس این کار اومد؟ اینطوری که بجای اینکه شخصیتهایی خلق کنه که به دنیای نوجوونها نزدیکترن و ظاهر و باطن خیلی خفنی دارن، اومد شخصیتهایی رو ساخت خیلی قشنگ و مشتی با هم دعوا میکردن، کینه شتری داشتن و دیگه براشون مهم نبود که هویتشون مخفی بمونه. اینطوری بود که مارول تونست اولین اکیپ ابرقهرمانی خودش رو که اسمش فنتستیک فور (Fantastic Four) بود رو خلق کنه و یکی از بهترین و پرفروشترین کامیکهای خودش رو بفرسته تو بازار. این کامیک، همون کامیک معروف The Amazing Spider-Man (که بعدا کلی اکشن فیگور مرد عنکبوتی ازش ساخته شد) بود که خیلی قشنگ و بیپرده، مشکلات و خویوخصلت انسانی یه ابرقهرمان رو به مخاطباش نشون میداد و بخاطر همینم بود که حسابی ترکوند.
مارول تو دوران Marvel Age of Comics، یه سری قهرمانها و ضدقهرمانهای دیگه هم خلق کرد که چندتا از مهمترینهاش، اینا هستن:
- ثور
- انت من
- هالک
- ایکس من
- آیرون من
- دکتر استرنج
- دکتر آکتپوس
- لوکی
- گرین گابلین
دستبهدستشدن کمپانی مارول
مارول، از زمان پایهگذاریش تا الان که دیگه یکی از غولهای صنعت سرگرمی هستش، بارها دستبهدست شده و کمپانیهای مختلف خریدنش. اولین باری که مالکیت این کمپانی تغییر کرد، مربوط میشه به سال ۱۹۶۸ که گودمن تصمیم میگیره هم مارول کامیکز و هم کمپانی مادرش که اسمش مگزین منیجمنت (Magazine Management) بوده رو به یه کمپانی به اسم پرفکت فیلم اند کمیکال (Perfect Film and Chemical Corporation) بفروشه. بعد از این اتفاق، ریاست مارول رو واسه یه مدت کوتاه به آقای استنلی میدن و خود استن لی هم یکی به اسم «روی توماس» رو سردبیر مارول میکنه.
توی همین دورانی که پرفکت فیلم اند کمیکال مالک مارول بود، این کمپانی تونست یکبار دیگه ژانر ابرقهرمانی خودش رو رونق بده و حسابی سروصدا کنه؛ سروصدا هم از این نظر بود که تو سال ۱۹۷۲، تونست از رقیب قدر خودش یعنی دیسی کامیکز جلو بزنه! یه سال بعد از این موفقیت، پرفکت فیلم اند کمیکال اسم خودش رو عوض کرد و گذاشت کیدنس اینداستریز (Cadence Industries) و مگزین منیجمنت هم اسمش شد مارول کامیکز گروپ (Marvel Comics Group). یکی دیگه از اتفاقات مهم این دوره هم این بود که تو سال ۱۹۷۸، یه شخصی به اسم جیم شوتر، سردبیر مارول شد و توی اون ۹ سالی این سمت رو بر عهده داشت، حسابی به مارول خدمت کرد و باعث شد که تو خیلی از زمینهها موفق بشه.
دومین تغییر مالکیت مارول، تو سال ۱۹۸۶ اتفاق میفته و کمپانی مادر مارول، به یه کمپانی به اسم نیو ورد اینترتینمت (New World Entertainment) فروخته میشه؛ البته خب این مالکیت فقط سه سال دوام میاره و تو سال ۱۹۸۹، مارول رو به شرکت مکاندروز اند فوربز (MacAndrews & Forbes) که صاحبش هم آقای رونالد پارلمن بوده، میفروشن. حالا درسته که مارول توی این دهه، دوبار دستبهدست شده و همه توقع دارن که این تغییر مالکیتها به ضرر این کمپانی تموم بشه، ولی برعکس این تصور، مارول تو این دهه حسابی سود میکنه و واسهی رقیباش شاخ و شونه میکشه!
مارول تو دوران مالکیت مکاندروز اند فوربز، یه اتفاق مهم و خفن رو تجربه میکنه؛ اونم اینکه، یه کامیک به اسم مالیبو کامیکز (Malibu Comics) رو میخره و شخصیتهای باحال این کامیکز و جدیدترین استاندارهای این کمپانی برای رنگآمیزی کامپیوتری رو مال خودش میکنه! تا اینجا همش از اتفاقای خوب گفتیم، دیگه نوبتی هم باشه، نوبت یه اتفاق بد هستش! حالا این اتفاق بد چیه؟ اینکه تو این دوره، کمپانیهایی که صاحب مارول بودن، میان و اعلام ورشکستگی میکنن.
بعد از این ورشکستگی، مارول اینترتینمت گروپ یه تغییر مالکیت دیگه رو تجربه میکنه و این کمپانی به یه آدمی به اسم «توی بیز» فروخته میشه. آقای بیز هم بلافاصله میاد اسم این کمپانی رو میذاره مارول اینترپرایزس (Marvel Enterprises) و دستبهکار میشه تا یه سروسامونی به اوضاع کامیکهای مارول بده. یکی از کارایی که توی بیز انجام داد، این بود که تو سال ۲۰۰۱، کمپانیش رو از نظارت کامیکز کد آتورتی خارج کنه و تو همون سال هم، اولین کامیکش رو با سیستم درجهبندی خودش، منتشر کنه. راستی تا یادم نرفته، اینم بگم که تو همین دوران آقای بیز بود که مارول، پروژهی آرشیو دیجیتالی خودش رو که اسمش مارول دیجیتال کامیکز آنلیمیتد (Marvel Digital Comics Unlimited) بود، شروع کرد.
آخرین تغییر مالکیت مارول که حسابی هم سروصدا کرد، مربوط میشه به سال ۲۰۰۸ و زمانی که والت دیزنی معروف، مارول اینترتینمت رو تقریبا ۴ میلیارد دلار میخره! بعد از این اتفاق، دنیای سینمایی مارول هم کار خودش رو شروع میکنه و مارول تبدیل میشه به یکی از بزرگترین و موفقترینهای صنعت سرگرمی توی دنیا. یه قسمت خیلی مهمی از موفقیت دنیای سینمایی مارول، بخاطر داشتن یه شخصی به اسم کوین فایگی (Kevin Feige) هستش. کوین فایگی یهجورایی مخ دنیای سینمایی مارول به حساب میاد و با تصمیمهایی که گرفته، باعث شده مارول حسابی موفق بشه و به قول معروف، پول پارو کنه!
دوران مالکیت دیزنی، موفقیت و اتفاقای خوب زیادی واسه مارول داره؛ ولی یکی از مهمترینهاش اینه که دیزنی، کمپانی فاکس قرن بیستم رو خریده و اینطوری با خیال راحت از شخصیتهایی که این کمپانی ساخته، استفاده میکنه. یه نکتهی مهم دیگه هم در مورد این دوران باید بدونین، اونم اینکه دنیای کامیکهای مارول متاسفانه توی این دوران راکد شد و دیگه موفقیت چندانی نداشت؛ البته خب با توجه به سابقهی مارول و تجربهای که داره، میشه انتظارش رو داشت که دوباره آستیناش رو بالا بزنه و یه کاری کنه که همهی رقیباش، کرک و پرشون بریزه!
کاراکترای مارول، سر از کجاها درآوردن؟
یه لحظه چشماتونو ببندین و تصور کنین که رئیس یه کمپانی فیلمسازی تو دههی ۹۰ هستین و دنبال یه راهی میگردین که فروش فیلماتون رو حسابی ببرین بالا؛ از یه طرفم میدونین که کامیکها و کاراکترایی که توشون هستن، بهشدت محبوبن و مخاطبای زیادی دارن. خب حالا شما بهعنوان رئیس، چه تصمیمی میگیرین؟ آفرین، تصمیم میگیرین که کاراکترای محبوب کامیکها رو بیارین تو دنیای سینما و کاری کنین که علاوه بر مخاطبای همیشگی سینما، عاشقای دنیای کامیک هم، برای تماشای فیلماتون، راهی سینما بشن. این موضوع، دقیقا همون اتفاقیه که برای کاراکترای مارول افتاد و کمپانیهای فیلم، یکییکی رفتن برای خرید شخصیتهاش و مارول هم چون تو بحران مالی بود، مجبور شد که بعضی از شخصیتهاش رو بفروشه. بذارین تکتک این کمپانیهایی که حقوق مارول رو خریدن، بهتون معرفی کنم:
- نیو لاین سینما (New Line Cinema)
اولین باری که مارول، یکی از حقوقش رو به یه کمپانی فروخت، سال ۱۹۹۸ بود. اون زمان، مارول حق امتیاز تیغه (Blade) رو به نیو لاین سینما داد و کلی هم سود کرد؛ چون با اینکه تو ساخت فیلم هیچ هزینهای نمیکرد، ولی توی سودش شریک بود! در حال حاضر، حق امتیاز تیغه دست مارول هستش و نیو لاین سینما، با حق امتیازی که اون موقع خریده بود، فقط سه تا فیلم تیغه رو ساخت.
- کمپانی فاکس قرن بیستم (۲oth Century Fox)
دومین باری که مارول، یه سری از حقوق خودش رو به یه کمپانی دیگه واگذار کرد، مربوط میشه به سال ۲۰۰۰ و کمپانی فاکس قرن بیستم. توی این اتفاق، مارول، حقوق مردان ایکس رو به این کمپانی فروخت و سود خفنی هم کرد. چند وقت بعدش، فاکس، حق امتیاز چهار شگفتانگیز و ویلینهاش رو هم خرید؛ ولی خرید موفقی نبود و فیلمهایی که ساخت، شکست بدی خوردن.
- کمپانی سونی (SONY)
توی سال ۲۰۰۲، مارول، حق امتیاز مرد عنکبوتی و ویلنهاش رو به سونی فروخت و سونی هم سری فیلمهای مرد عنکبوتی رو ساخت ولی خب به چیزی که میخواست نرسید. سونی و مارول، سر این شخصیت، درگیریها و حاشیههای زیادی داشتن و یه توافقهایی هم کردن که تو قسمت بعدی بهتون میگم آخر این ماجراها به کجا رسید.
- یونیورسال پیکچرز (Universal Pictures)
تو سال ۲۰۰۳، کمپانی مارول، حق امتیاز هالک رو به یونیورسال پیکچرز فروخت و این کمپانی هم، فیلم این شخصیت رو ساخت؛ ولی این فیلم هم به سرنوشت مرد عنکبوتی سونی دچار شد و نتونست موفق بشه. آخرش هم یونیورسال، حق امتیاز شخصیت هالک رو دوباره به مارول واگذار کرد و بیخیال این شخصیت شد.
از اینجا به بعد داستان، یعنی سال ۲۰۰۴ به بعد، مارول تغییر رویه میده و به این فکر میفته که چرا خودش نباید از شخصیتهاش تو دنیای سینما استفاده کنه؟ چون داشت میدید که مردم عاشق حضور ابرقهرمانها تو دنیای سینما هستن و شخصیتهای کامیکهای خودش، بهترین گزینههایی هستن که میتونه ازشون استفاده کنه.
- هالک دوباره مال مارول میشه
اولین قدمی که کمپانی مارول برای پسگرفتن حقوق خودش برداشت، پسگرفتن شخصیت هالک از یونیورسال پیکچرز بود. این اتفاق تو سال ۲۰۰۸ افتاد و بلافاصله بعد از اینکه هالک برگشت، مارول اولین فیلم این شخصیت رو به اسم «هالک شگفتانگیز» ساخت.
- دست مارول تو دست فاکس
فاکس قرن بیستم و مارول، حق امتیاز اسکارلت ویچ و کوئیک سیلور رو با هم شریک شدن و بخاطر همینم هست که مارول توی انتقامجویان، تونست شخصیت کوئیک سیلور رو معرفی کنه؛ البته مارول این اجازه رو نداره که به این شخصیتها، فرزندان مگنیتو یا جهش یافته بگه و خودشم تصمیم گرفته که این دوتا رو خواهر و بردار معرفی کنه.
- سونی و مارول به توافق رسیدن
وقتی مارول تصمیم میگیره که شخصیت مرد عنکبوتی رو توی انتقامجویان وارد کنه، تو سال ۲۰۱۵، با سونی میشینن پای میز مذاکره و به این نتیجه میرسن که مرد عنکبوتی، تو انتقامجویان حضور داشته باشه.
- شراکت دوبارهی مارول و فاکس قرن بیستم
تو سال ۲۰۱۷، مارول و فاکس قرن بیستم، حق امتیاز کری و اسکرال رو شریک میشن و بخاطر همین هم توی فیلم نگهبانان کهکشان، شخصیتهای کری حضور دارن.
- فاکس قرن بیستم، مال دیزنی شد
یکی از مهمترین کارایی که دیزنی، بعد از گرفتن مالکیت مارول انجام داده، خریدن کمپانی فاکس قرن بیستم به قیمت ۷۱/۳ میلیارد دلار هستش. این اتفاق تو سال ۲۰۱۹ افتاد و دیزنی تونست همهی امتیازای فاکس رو مال خودش بکنه!.
دعوای دیزنی و مارول با سونی، بخاطر مرد عنکبوتی
گفتم که سونی بعد از اینکه حق امتیاز مرد عنکبوتی رو از مارول خرید، تجربهی جالبی تو فیلمهای اسپایدر من نداشت و نتونست پیشبینیها و برنامههاش رو برای این شخصیت عملی کنه. همین اتفاق هم باعث شد که یه حدسهایی زده بشه در مورد اینکه سونی احتمالا دوباره این حق امتیاز رو به مارول برمیگردونه. مارول و سونی یه دورهای پشت میز مذاکره نشستن و با هم توافق کردن که اسپایدر من، با یه سری شرایط بتونه تو دنیای سینمایی مارول هم حضور داشته باشه؛ ولی این توافق که خیلیا از همون اول هم بهش خوشبین نبودن، یه مدت بعد بههم خورد!
سونی وقتی پای میز مذاکره با مارول نشست، تو آخرین پروژهی اسپایدر من شکست خورده بود و همهی نقشههاش نقش بر آب شده بود؛ بخاطر همینم توافقی که با مارول کرده بود، عاقلانه به نظر میرسید. این شرایط تا وقتی اوکی و علاقانه بود که سونی فیلم سینمایی ونوم رو ساخت و این فیلم تونست تو گیشهها گردوخاک کنه. همین اتفاق و موفقیت ونوم هم باعث شد که سونی بزنه زیر همه چی و دیگه فکر واگذارکردن اسپایدرمن به مارول رو از سرش بیرون کنه.
بعد از این اتفاق، یه مدتی درگیری بین مارول و سونی ادامه داشت، تا اینکه دیزنی با اون سیاست خفنش که باعث میشه بیشتر مواقع تو مذاکراتش برنده باشه، تصمیم گرفت که دوباره با سونی بشینه پای میز مذاکره و یه توافق جدید بکنن. مذاکرات دیزنی و سونی، همونطوری که خیلیا هم پیشبینی میکردن، موفق بود و بالاخره قرار شد، اسپایدر من، دوباره به دنیای سینمایی مارول برگرده و سونی و مارول توی ساخت جدیدترین قسمت اسپایدر من با همدیگه همکاری کنن. خوشبختانه این توافق موفق بود و همین چند روز پیش هم اولین تریلر مرد عنکبوتی ۳ که اسمش Spider-Man: No Way Home هستش، پخش شد.
ملاقات پیتر پارکر با دکتر استرنج در داستان مارول، مبارزهی این دو تا شخصیت با هم و حملهای که به پیتر پارکر تو ساعت ۲:۲۶ دقیقه میشه و معلوم نیست که مهاجم کیه، چند تا از اتفاقای هیجانانگیز و خفنی هستن که باعث شدن که مخاطبا بارها و بارها این تریلر رو تماشا کنن تا بتونن نکات مخفیش رو متوجه بشن. حالا دیگه باید منتظر بشینیم که این فیلم اکران بشه تا جواب سوالامون رو بگیریم و ببینیم که چه اتفاقایی قراره بیفته.
خفنترین فیلمهای مارول که حسابی ترکوندن
فقط کافیه به چندتا از بهترین فیلمهایی که تو ژانر ابرقهرمانی دیدین فکر کنین تا بدون اینکه من چیزی بگم، خودتون یه کف مرتب به افتخار کمپانی مارول بزنین! دنیای سینمایی مارول، انقدر خوب و قوی ظاهر شده که بیشتر فیلمهایی که همهمون دیدیم و یه دل نه، صد دل عاشقشون شدیم، محصول مارول، این کمپانی خفن هستن. تو این قسمت میخوام چند تا از بهترین و موفقترین فیمهای این کمپانی رو بهتون معرفی کنم و یه سری آمار برگریزون در مورد این فیلما بهتون بدم:
- مرد آهنی (Iron Man)
مرد آهنی که محصول سال ۲۰۰۸ مارول هستش، یکی از بهترین و خفنترین کارای کمپانی مارول بهحساب میاد و تونسته ۵۸۵/۲ میلیون دلار هم فروش داشته باشه. که حسابی هم ازش اکشن فیگور آیرون من تولید شد.
- انتقامجویان (The Avengers)
کمپانی مارول، توی سال ۲۰۱۲، یه فیلم منتشر کرد که قشنگ تونست همه رقیباش رو بیکرکوپر کنه! فیلم انتقامجویان، بیشتر از یک بیلیون دلار فروش داشت و حسابی گرد و خاک کرد.
- نگهبانان کهکشان (Guardians Of The Galaxy)
تو سال ۲۰۱۴، مارول یه فیلم خیلی خفن دیگه به اسم نگهبانان کهکشان منتشر کرد که تونست ۷۷۳/۳ دلار فروش داشته باشه و حسابی محبوب بشه.
- کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان (Captain America : The Winter Soldier)
یکی دیگه از فیلمهای خفن مارول توی سال ۲۰۱۴، از سری فیلمهای کاپیتان آمریکا بود و با اسم سرباز زمستان منتشر شد. این فیلم هم موفقیت خیلی خوبی داشت و ۷۱۴/۳ میلیون دلار تو کل دنیا فروش رفت.
- مرد مورچهای (Ant Man)
مرد مورچهای که محصول سال ۲۰۱۵ کمپانی مارول هستش، یکی از اون فیلمهای خفنیه که حسابی تونست تو دل مخاطباش جا باز کنه و ۵۱۹/۳ میلیون دلار بفروشه.
- دکتر استرنج (Doctor Strange)
دکتر استرنج هم یکی از اون فیلمهای خفن و محبوب مارول هستش که تو سال ۲۰۱۶ اکران شد و ۶۷۷ میلیون دلار هم فروش داشت!
- کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی (Captain America : Civil War)
مارول، یه فیلم دوستداشتنی دیگه هم تو سال ۲۰۱۶ منتشر میکنه به اسم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی. این فیلم هم جزو فیلمهای محبوب این کمپانی میشه و رقم فروشش به ۱/۱۵۳ بیلیون دلار میرسه!
- مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه (Spider-Man : Homecoming)
مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه، در واقع قسمت پنجم مرد عنکبوتی هستش و مارول تو سال ۲۰۱۷ اکرانش کرد. حالا فکر میکنید این فیلم چقدر فروش داشت؟! ۸۸۰/۲ میلون دلار!
- ثور: راگناروک (Thor : Ragnarok)
فیلم ثور: راگناروک که هفدهمین فیلم مارول بود، تو سال ۲۰۱۷ اکران شد و تونست ۸۵۴ میلیون دلار هم فروش داشته باشه.
- پلنگ سیاه (Black Panther)
پلنگ سیاه، یکی دیگه از کارای خفن مارول هستش و حتی جایزه اسکار هم گرفته. این فیلم تو سال ۲۰۱۸ اکران شد و ۱ میلیارد و ۳۴۷ میلیون دلار هم فروش داشت.
- انتقامجویان: جنگ ابدی (Avengers : Infinity War)
فیلم انتقامجویان: جنگ ابدی، یکی از برگریزونترین فیلمهای مارول بود؛ چون تونست ۲/۰۴۸ بیلیون دلار بفروشه و حسابی تو ژانر ابر قهرمانی واسه بقیهی کمپانیهای رقیب عرض اندام کنه!
- کاپیتان مارول (Captain Marvel)
مارول توی سال ۲۰۱۹، یه فیلم خفن با یه شخصیت جدید به اسم کاپیتان مارول ساخت و اینبار هم تونست اسم خودش رو سر زبونا بندازه. فیلم کاپیتان مارول، در مجموع ۱ میلیارد و ۱۲۵ میلیون دلار تو کل دنیا فروش داشت.
چقدر از شایعههایی که در مورد دکتر استرنج ۲ میگن واقعیت داره؟
از وقتی که اعلام شد، فیلمبرداری دکتر استرنج ۲ با پشتیبانی مارول شروع شده و قراره این فیلم که اسمش «دکتر استرنج در مولتیورس جنون» هستش تو ۲۰۲۲ اکران بشه، روزی نبوده که یه شایعه و ادعایی در مورد کاراکترای این فیلم بیرون نیاد. یه سریها هستن که میگن دیزنی قراره تو این فیلم، از کاراکترای فاکس استفاده کنه و بعضیها هم میگن که تو فیلم جدید دکتر استرنج، قراره ددپول هم حضور داشته باشه. حالا سوال اینجاست که کی راست میگه و بالاخره کدوم یکی از شایعههایی که تا امروز منتشر شده، واقعیت دارن؟
خب بذارین اول خبرایی که تایید شدن رو بهتون بدم، بعد بریم سراغ شایعهها. اولین شایعهای که در مورد دکتر استرنج ۲ تایید شده، اینه که قطعا بازیگر دکتر استرنج، خود بندیکت کامبریج هستش و کسی جایگزینش نشده. دومین خبر تایید شدهای که از این فیلم میدونیم، اینه که توی دکتر استرنج دو قراره شخصیت واندا ماکسیموف رو با بازی الیزابت اولسن ببینیم. دکتر کریستین پالمر که قراره نقشش رو راشل مک آدامز بازی کنه هم یکی دیگه از شخصیتهایی هستش که حضورش تو این فیلم تایید شده. یه خبر دیگه که تایید شده، برگشت موردو با بازی چیویتل اجیوفور هست که به احتمال زیاد قراره ماموریتی رو که توی فیلم دکتر استرنج شروع کرده بود، تموم کنه.
یه خبری هم در مورد حضور شخصیت وانگ توی دکتر استرنج ۲ اومد که این خبر هم تایید شد و اعلام کردن که نقش این شخصیت رو هم قراره بندیکت وانگ بازی کنه. میس آمریکا هم یکی از شخصیتهای قوی دنیای کامیک مارول هستش که بخاطر گرایش جنسیش، خیلی مورد توجه قرار گرفته و قراره توی فیلم دکتر استرنج ۲ ببینیمش؛ بازیگری هم قراره این نقش رو توی فیلم بازی کنه، سوچی گومز هستش.
خب دیگه، خبرای تایید شده تموم شد و وقتشه که بریم سراغ شایعههایی که در مورد این فیلم سینمایی پخش شده. اولین موضوعی که خیلیا دوست دارن از راست و دروغش مطمئن بشن، شایعهی حضور ددپول تو فیلم دکتر استرنج ۲ هستش. این شایعه هنوز تایید نشده و البته تکذیب هم نشده؛ برای اینکه از راست و دروغش مطمئن بشیم، باید صبر کنیم تا حداقل تریلر این فیلم از شرکت مارول پخش بشه تا ببینیم ددپول واقعا توی این فیلم حضور داره یا نه. شایعهی بعدی که خیلی وقته پخش شده، اینه که کارگردان این فیلم یعنی سم ریمی، قراره به دوست صمیمیش که بروس کمبل باشه یه نقشی توی فیلم بده. این خبر هم هنوز تایید نشده و در حد شایعه باقی مونده.
یه حرف و حدیثهای دیگهای هم در مورد دکتر استرنج ۲ پیش اومده و یه سریا فکر میکنن که توی این فیلم، قراره تام کروز در نقش مرد آهنی توی دنیای موازی حضور داشته باشه! این خبر برای اونایی که روی این بازیگر کراش دارن خیلی هیجانانگیزه ولی خب هنوز تایید نشده و نمیشه ازش مطمئن بود. اسم فیلم دکتر استرنج ۲ که به جهانهای موازی اشاره داره، باعث شده که یه خبرایی هم در مورد حضور کابوس (Nightmare) توی این فیلم پخش بشه؛ البته این شایعه هم مثل قبلیا هنوز تایید نشده و معلوم نیست این اتفاق بیفته یا نه.
بعد از اینکه کوین فانگی تایید کرد که اتفاقات دکتر استرنج با سریال لوکی در ارتباطه، خیلیا فکر میکنن که لوکی هم توی این فیلم قراره باشه؛ حالا اینکه این پیشبینی درست ازآب درمیاد یا نه و اینکه اگه لوکی توی دکتر استرنج دو باشه، بازیگرش تام هیدلستونه یا یه بازیگر دیگه، همهی اینا سوالایی هستن که فعلا نمیشه جوابی بهشون داد. شایعهی بعدی در مورد این محصول شرکت مارول اینطور میگه که توی فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون، قراره ویژن سفید هم حضور داشته باشه؛ دلیلشون هم اینه که توی یه صحنه از سریال وانداویژن که اتفاقا حذف هم شده، ویژن سفید موقع فرود روی سنکتوم سنکتوروم، جلوی نشان مخصوص پنجرهی پشت بوم وایمیسه. این خبر هم هنور در حد شایعه هستش و کسی نمیدونه که واقعا این اتفاق میفته یا نه.
بیلی و تامی، دو تا دیگه از شخصیتهایی هستن که بعد از تایید حضور واندا توی دکتر استرنج ۲، شایعه شده که قراره توی این فیلم باشن؛ البته فقط خب حضور واندا باعث نشده که این شایعه پخش بشه، چون در کنار واندا، شایعهی حضور ویژن سفید هم پخش شده و اگه این خبر درست باشه، طبیعیه که بچههای این خانواده رو هم تو فیلم ببینیم. یه شایعهی دیگه که خیلیا در موردش حرف میزنن اینه که تو دکتر استرنج ۲، قراره مفیستو هم معرفی بشه؛ مفیستو کیه؟! شیطان پلید دنیای مارول که خیلیا منتظر بودن که تو سریال وانداویژن ببیننش ولی خب خبری ازش نشد.
میبینین این سریال وانداویژن چقدر باعث شده تا حرفوحدیث در مورد فیلم دکتر استرنج ۲ زیاد بشه؟ تازه این چیزایی که تا اینجا براتون گفتم همهی ماجرا نیست! چون خیلیا بر اساس این سریال و اتفاقایی که توش افتاده، حدس میزنن که مونیکا رمبو که نقشش رو تیونا پاریس بازی میکرد، توی دکتر استرنج در مولتیورس جنون هم باشه. این حدس هم هنوز تو مرحلهی حدسه وکسی نمیدونه که واقعا همچین چیزی اتفاق میفته یا نه.
شایعهی بعدی که بخاطر حرف کوین فانگی در مورد ارتباط فیلم دکتر استرنج در مولتیورس جنون با قسمت سوم اسپایدر من دهن به دهن میچرخه اینه که احتمالا تو این فیلم، توبی مگوایر، اندرو گارفیلد و تام هالند رو بهعنوان مردهای عنکبوتی بعد از تیتراژ آخر فیلم ببینیم؛ البته هنوز چیزی در مورد راست و دروغ این شایعه منتشر نشده و نمیدونیم که این حدس درسته یا نه. طرفدارای دکتر استرنج، یه حدسهایی هم در مورد اینشنت وان میزنن و فکر میکنن که بخاطر توانایی دکتر استرنج برای ارتباط برقرارکردن با ارواح، احتمالا این شخصیت که توی انتقامجویان کشته شد، بهعنوان روح توی این فیلم باشه و دکتر استرنج ازش راهنمایی بخواد.
آخرین شایعهای که خیلی وقته در مورد فیلم دکتر استرنج ۲ (دکتر استرنج در مولتیورس جنون) شنیده میشه و هنوز هم تایید نشده، اینه که احتمال داره دکتر اختاپوس و الکترو هم توی این فیلم باشن؛ چون همونطور که گفتم، خیلیا فکر میکنن که سه تا مرد عنکبوتی توی صحنهی بعد از تیتراژ آخر فیلم باشن، پس میگن که به احتمال زیاد، دشمنای این سه تا شخصیت هم توی فیلم هستن دیگه!
شخصیتهای خفنی که هر لحظه ممکنه از دنیای کامیک، بپرن تو سینما!
تا امروز که من دارم این مقاله رو برای شما مینویسم، شخصیتهای خفن زیادی از دل کامیکهای مارول بیرون اومدن و پریدن تو سینما؛ ولی تنوع شخصیتها تو کامیکهای این کمپانی انقدر زیاده که هنوزم کلی شخصیت هستن که هیچ اثری ازشون تو دنیای سینما نیست. تو این قسمت مقاله میخوام چند تا از این شخصیتهای خفن رو که تو کامیکهای این کمپانی جا خوش کردن و هنوز پاشون به دنیای سینمایی مارول باز نشده، بهتون معرفی کنم:
- بتا ری بل (Beta Ray Bill)
بتا ری بیل، یکی از شخصیتهای خفن کامیکهای مارول هستش که تو دههی هشتاد و به دست والت سیمونسون خلق شده.
- نو-وار (Noh-Varr)
نو-وار، یکی از شخصیتهای مهم کامیکهای مارول بوی به حساب میاد و قدرتهای خیلی خفنی هم داره؛ بخاطر همین هم جاش تو دنیای سینمایی مارول حسابی خالیه.
- ریچارد رایدر (Richard Rider)
ریچارد رایدر، عضو نیروی پلیس بین کهکشانی هستش و شخصیت خفن و باحالی هم داره.
- مون دراگون (Moondragon)
مون دراگون، یکی از شخصیتهایی هستش که تو کمیکهای مرد آهنی معرفی شد و از اون شخصیتهاس که خیلیها منتظرن بالاخره پاش به دنیای سینمایی مارول باز بشه.
- مرد شگفتانگیز (Wonder Man)
شخصیت مرد شگفتانگیز، تو دههی ۱۹۶۰ معرفی شد و بعضیها میگن که احتمالا مارول، بهزودی این شخصیت رو هم وارد دنیای سینمایی خودش کنه.
- هالکینگ (Hulking)
هالکینگ، تو سال ۲۰۰۵ خلق شده و یهجورایی میشه گفت که برای خلق این شخصیت، از هالک الگو گرفتن؛ ولی خب قابلیتهای خفنی که هالکینگ داره، باعث شده که نشه گفت داره از روی هالک اسکی میره!
با نخوندن این کامیکها، به خودتون ظلم نکنین!
کمپانی مارول، کامیکهای خفن و باحال زیادی داره؛ ولی چند تا کامیک هستن که نخوندشون واقعا بیانصافی و ظلم در حق خودتونه! الان میخوام این کامیکهارو بهتون معرفی کنم که اگه نخوندینشون، حتما بذارین تو لیست خریدای آیندهتون:
- Marvels
مارولز، یه کامیک خیلی خفنه که داره اتفاقای تاریخ کمپانی مارول رو از نگاه یه عکاس خبری به اسم فیل شلدون روایت میکنه.
- X-Men: God Loves, Man Kills
این کامیک، یکی از بهترین کامیکهایی هستش که شخصیتهای ایکس، توش حضور دارن و با یه صحنهی خیلی خفن هم شروع میشه!
- Daredevil: Born Again
دردویل، یکی از اون شخصیتهایی هستش که تا لب پرتگاه رفته و برگشته؛ این کامیک دقیقا همون چیزیه که این شخصیت رو نجات میده و باعث میشه که دردویل کلا از دنیای مارول حذف نشه.
- The Punisher Max
توی این کامیک که مخصوص بزرگسالا هم هست، شخصیت پانیشر خیلی خشنتر از اون چیزی که تو کامیکهای قبلی بوده معرفی میشه و پای ما رو هم به دنیای تاریک کامیکها باز میکنه.
- The Vision
این کامیک، تو سال ۲۰۱۷ جایزهی آیزنر رو برنده شده و یه لحن تاریک و خفنی هم داره که باعث میشه جذبش بشین و نتونین ازش دل بکنین.
حرف آخر
خب رسیدیم به آخر مقالهی امروزمون. حالا که با کمپانی مارول و داستانش آشنا شدین، نظرتون چیه که این مقاله رو برای دوستاتون بفرستین و اونارم با این کمپانی خفن آشنا کنین؟! راستی یادتون نره نظرتون رو در مورد این مقاله بهمون بگین در ضمن تو سراسر دنیا نرد ها با خرید اکشن فیگور های مارول از فرنچایز مورد علاقشون حمایت میکنن تا مقالهی بعدی و یه سفر هیجانانگیز دیگه، بایبای.
منابع: Vigiato , Timecity , Zoomg,paroshat , kurdeblog , idat , sargarme , spidey