مانکی دی. لوفی (Monkey D. Luffy) که همچنین با نام لوفی کلاه حصیری شناخته میشود، شخصیت اصلی و قهرمان مانگا و انیمهی وان پیس (One Piece) است.
او بنیانگذار و کاپیتان مشهور و قدرتمند دزدان دریایی کلاه حصیری است و همچنین یکی از چهار مبارز برتر این گروه محسوب میشود. رویای بزرگ او تبدیل شدن به پادشاه دزدان دریایی به واسطهی یافتن گنج افسانهای وان پیس است، گنجی که از گول دی. راجر، پادشاه پیشین دزدان دریایی به جا مانده است. او باور دارد که پادشاه دزد دریایی آزادترین فرد در دنیا است. لوفی بعد از حمله به سرزمین توتو و اقداماتش علیه یونکو بیگ مام، توسط خبرگزاریهای جهانی به عنوان پنجمین امپراتور در نظر گرفته شد.
او پسر رهبر انقلابی یعنی مانکی دی. دراگون، نوهی یک مارین قهرمان یعنی مانکی دی. گارپ، برادر قسم خوردهی پرتگاس دی. اس و برادر یک ارتشی انقلابی به نام سابو، و همین طور فرزندخواندهی کورلی دادان است.
لوفی با مشکلاتی که برای دولت جهانی ایجاد کرد و همینطور چالشهایی که با شیچیبوکای، مارین، و یونکو داشت به شهرتی جهانی رسید و در اکثر این تقابلها به پیروزی رسید. او به خاطر رویدادهایی چون انیس لابی، حمله به یک اشرافی جهانی در مجمع الجزایر سابودی، نفوذ و فرار از ایمپل داون (و ایجاد یک شورش بزرگ به طور غیرمستقیم)، و پیوستن به نبرد مارینفورد، به عنوان فردی «بیپروا» و در مواردی «دیوانه» شناخته شده است. از این رو او نه به خاطر حمله به سه قدرت برتر دولتی، بلکه به خاطر زنده ماندن از رویارویی با مهرههای کلیدی هر یک از آنها مشهور است.
زمانی که لوفی به یک اشراف جهانی مشت زد کاملا از تمام عواقب کارش و میراث آن نجیبزاده مطلع بود. این اتفاق باعث شد تا لوفی را «عنصر خطرناک آینده» خطاب کنند.
تمام اقدامات مذکور به اضافهی موارد دیگر باعث شده تا جایزهای به رقم ۱٬۵۰۰٬۰۰۰٬۰۰۰ بلی برای شکار لوفی در نظر گرفته شود. لوفی یکی از یازده دزد دریایی تازهکار بود که به طور همزمان به رد لاین رسیدند و این افراد همه دارای جایزهای بیش از ۱۰۰ میلیون بلی بودند و در مجموع با عنوان «بدترین نسل» شناخته میشدند.
قدرتها و تواناییها
لوفی به عنوان کاپیتان دزدان دریایی کلاه حصیری بر اعضای گروهش اقتدار دارد، گروهی که هر یک از اعضای آن بسیار قدرتمند و بدنام هستند. با توجه به شخصیت و بیپروایی لوفی، تمام اعضای گروه به او اعتماد کامل دارند.
لوفی همچنین مدعی ناوگان بزرگ کلاه حصیری است که از هشت گروه قدرتمند دنیای جدید تشکیل شده و در مجموع شامل ۵۶۰۰ نفر است که همهی آنها قسم خوردهاند تا در شرایط نیاز تحت فرمان او خدمت کنند.
محدودهی قدرت لوفی از نظر دولت جهانی همتراز با یونکو، چهار تا از قدرتمندترین دزدان دریایی در جهان است، و حتی لوفی به طور غیر رسمی به عنوان پنجمین امپراطور یونکو در نظر گرفته میشود.
تواناییهای فیزیکی
قدرت
با وجود ساختار بدنی کوچکی که لوفی نسبت به سایر مبارزان جهان دارد اما او توانایی فیزیکی خود به طور قابل توجهی پرورش داده است. پدربزرگ او یعنی گارپ از کودکی تمرینات سخت و طاقتفرسایی را به او داده و او را در سنین پایین در مناطق نسبتا خطرناکی رها کرده تا خودش رشد کند و قوی شود.
لوفی برای افزایش نیروی فیزیکی از گیرهای میوهی شیطانی خود استفاده میکند و به همین واسطه تاکنون از پس دشمنان قدرتمندی چون بلونو، راب لوچی، و دوفلامینگو برآمده است.
لوفی دارای سرعت، چابکی و عکسالعمل شگرفی است. او هنگام مبارزه با دراکیول میهاوک در نبرد مارینفورد قادر به جاخالی دادن از ضربههای این شمشیرزن بزرگ جهان بود. بعد از دو سال تمرین او حتی در حالت گیر سوم نیز قادر به جاخالی دادن از حملات شد. لوفی در برابر شارلوت کاتاکوری با وجود تعداد زیاد حملاتی که این فرماندهی شیرینی داشت اما قابلیت خود در گریز از حملات را به خوبی نشان داد.
لوفی همچنین قادر است از لحاظ روانی قدرت فیزیکی خود را بالا ببرد و این موضوع را هنگام رویارویی با جانگو و دزدان دریایی گربه سیاه نشان داده است. همچنین او در زمان نبرد علیه فاکسی نیز با مبدل شدن به یک افرو قدرتهای مبارزهای خود را افزایش داد.
پایداری
لوفی قادر است ضربات فیزیکی بسیار زیادی را دریافت کند و بدون از دست دادن هشیاری خود به نبرد ادامه دهد. او در مقطعی از دوران کودکی خود توسط پورشمی به شدت مورد شکنجه قرار گرفت تا رازی را افشا کند اما لوفی در برابر اقدامات او مقاومت کرد. او در زمان حضورش در آلاباستا توسط کروکودیل سمی شد اما قادر بود تا زمان شکست این شیچیبوکای هوشیار بماند. لوفی در یکی از نبردهای قابل توجه در مقابل شارلوت کاتاکوری بیش از ۹ ساعت ضرباتی را دریافت کرد اما او روی پای خود ایستاد تا کاتاکوری سقوط کند. با این حال میزان پایداری لوفی بینهایت نیست و او در تقابل با کایدو با یک ضربهی گرز او از حال رفت.
لوفی بعد از زنده ماندن از سم ماجلان، نوعی مصونیت نسبت به اکثر سموم را در خود توسعه داد و به همین سبب بدنش در مقابل گازهای سمی سزار کلاون مقاوم بود. با این حال او بعدها بعد از خوردن پوست یک سنگماهی زرهپوش قربانی سم آن شد؛ به طور کلی هر فرد با خوردن پوست این ماهی خواهد مرد اما مقاومت لوفی باعث شد تا او به حالت کما برود.
تحمل
لوفی از تحمل خارقالعادهای بهره میبرد که این موضوع از پایداری و ارادهی او نشات میگیرد. لوفی این سرسختی و تحمل را به تدریج از دوران کودکی خود و زمانی که به دنبال اس از مسیر خطرناک کوه کولوبو تا ترمینال گری عبور میکرد، به دست آورده است. از قابل توجهترین نقاط زندگی او از لحاظ تحمل میتوان به بعد از نبرد با ماجلان و تحمل او در برابر سم مرگباری که وارد بدنش شده بود اشاره کرد؛ او نه برای زنده ماندن جنگید بلکه تنها در عرض ۲۰ ساعت با کمک هورمونهای کششی ایوانکو و ارادهی خودش دوباره هشیاری خود را به به دست آورد. او پس از آن با کمترین زمان استراحت به مارینفورد رفت و برای نجات جان اس درگیر جنگ بزرگی شد.
در انیس لابی نیز لوفی نمایش دیگری از تحمل خود را به همه نشان داد. او با وجود این که توسط راب لوچی مجروح شده بود و چندین بار به طور مکرر از گیر دوم و گیر سوم استفاده کرده بود و محدودیتهای خود را پشت سر گذاشته بود، اما قادر به ایستادگی در مبارزه بود تا لوچی را شکست دهد.
ارادهی عظیم لوفی در تریلر بارک نیز دیده شد. او در این زمان قادر بود ۱۰۰ سایه را بدون مشکلی در بدن خود جای دهد در حالی که یک فرد عادی تنها قادر است دو یا سه تا از آنها را داشته باشد.
میوه شیطانی
لوفی در سن ۷ سالگی به طور ناخواسته میوه گومو گومو را خورده است. این میوه شیطانی یک ویژگی لاستیکی به بدن او داد که او را قادر میکرد هر قسمت از بدنش را به هر سمتی کش بدهد و دوباره به حالت قبل برگراند.
در ابتدا لوفی قادر به کنترل کش دادن اجزای بدن خود نبود اما بعد از ده سال تمرین در جزیره داون قادر به کنترل آن شد. این میوه برای دسترسی به مکانهای دور نیز مفید است چرا که او با کشش دست خود قادر است جایی از یک مکان دور را بگیرد و با رها کردن بدن خود به آن مکان هدایت شود.
از لحاظ هجومی او قادر است مشتها، لگدها، و ضربات سر خود را در فواصل بلند و با سرعت بالا رها کند، و با پیج دادن به هر یک از بخشهای بدن خود حتی قدرت ضربه را افزایش دهد. از لحاظ تدافعی نیز لوفی با ضرباتی که قابل برش نیستند صدمه نمیبیند، از این رو لوفی در برابر مشتها (بدون آغشته شدن به هاکی بوسوشوکو) و اغلب گلولهها مقاوم است. همچنین او با سقوط از ارتفاعات بلند هیچ مشکلی ندارد. او قادر است بدن خود را باد کند و اجسام پرتاب شده به سمتش را نیز دفع کند.
لوفی در طول ماجراجوییهای خود روشهای مختلف مبارزه را به واسطهی قدرت میوه شیطانی خود کشف کرده است که تحت عنوان گیرها شناخته میشوند.
گیر دوم
گیر سوم
گیر چهارم
هاکی
لوفی از افراد بسیار معدودی است که قادر به استفاده از هر سه فرم هاکی است.
هائوشوکو هاکی
لوفی از هائوشوکو هاکی که یک نوع هاکی نادر است بهرهمند است. او چندین مرتبه از این هاکی به طور ناخواسته استفاده کرده است، از جمله در نبرد مارینفورد و زمانی که اس در حال اعدام بود.
بعدها سیلورز ریلی در جزیره روسوکاینا نحوهی استفاده از این نیرو را به او آموخت و بعد از دورهی دو سالهی تایماسکیپ او با ارادهی خودش قادر به استفاده از این هاکی شد.
کنبونشوکو هاکی
لوفی در دوره تایم اسکیپ نحوهی استفاده از کنبونشوکو هاکی را فرا گرفت. این هاکی او را قادر میکند تا حضور افراد را حس کند و عکسالعملش در جاخالی دادن از حملاتی چون گلولهها به طور قابل ملاحظهای افزایش دهد.
بوسوشوکو هاکی
لوفی نحوهی استفاده از بوسوشوکو هاکی را نیز در دورهی دوساله تایماسکیپ آموخت. او به طور منظم از این هاکی به منظور افزایش قدرت دفاعی و هجومی خود در نبردهای دنیای جدید استفاده میکند. لوفی به واسطهی این هاکی قادر است به کاربرانی که از میوه شیطانی لوگیا یا موارد مشابه به آن استفاده میکنند ضربه بزند. حالت گیر چهارم او به طور قابل توجهی از بوسوشوکو هاکی استفاده میکند و این موضوع به این خاطر است که محدودیت زمانی این حالت پوشش داده شود.
تاریخچه
تولد و کودکی
لوفی در روستای فوشا و به عنوان فرزند مانکی دی. دراگون و زنی ناشناس متولد شد. پدرش او را تحت مراقبت پدربزرگش یعنی مانکی دی. گارپ قرار داد، کسی که کارهای خطرناک زیادی را برای تقویت کردن لوفی انجام داد، مثل پرتاب کردن او به یک دره عمیق، تنها گذاشتن او در طبیعت و بستن او به بادکنک.
شنکس و کلاه حصیری
وقتی لوفی ۶ ساله بود، شنکس و دزدان دریایی مو قرمز در روستای فوشا مستقر شدند. در زمانی که آنها در روستا بودند، تکتیانداز این گروه یعنی یاسوپ چندین بار به لوفی گفته بود که پسری هم سن و سال او دارد که نامش اوسوپ است. لوفی خیلی دوست داشت که به دزدان دریایی مو قرمز بپیوندد، و پس از نزدیک که آنها در این روستا بودند، او برای این که ثابت کند فردی قوی است یک چاقو را در زیر چشم چپ خود فرو کرد.
در مقطعی که مو قرمزها به بار روستا رفته بودند، لوفی میوهی گومو گومو را که یک صندوقچه بود پیدا کرد و آن را به عنوان یک وعده غذایی خورد، بدون آن که بداند چه چیزی است. در همین زمان هیوگوما، یک راهزن کوهستانی هیگوما به همراه گروهش وارد بار شدند. متصدی بار ماکینو به آنها اطلاع داد که دزدان دریایی موهای قرمز تمام نوشیدنیهای موجود را مصرف کردهاند و هنگامی که شنکس آخرین بطری را به او پیشنهاد کرد، هیگوما آن را به سر شنکس کوبید. شنکس واکنش خاصی نشان نداد و هیگوما قبل از ترک کردن آنجا بیشتر او را سرزنش کرد. لوفی از این که شنکس تلافی نکرده بود عصبانی بود و وقتی که خواست آنجا را ترک کند، شنکس بازوی لوفی را گرفت و باعث کش آمدن آن شد. دزدان دریایی مو قرمز از کش آمدن دست لوفی شوکه شدند و پی بردند که لوفی میوه شیطانی را که خورده است خورده است. آنها به لوفی گفتند که به خاطر خوردن این میوه او دیگر تا پایان عمر قادر به شنا کردن نخواهد بود.
دزدان دریایی مو قرمز مدتی بعد به دریا زدند و لوفی نیز از بدنه لاستیکی جدید خود لذت میبرد. در روزی دیگر که لوفی در بار نشسته بود، گروه هیگوما دوباره بازگشت. لوفی با آنها درگیر شد و آنها به سرعت بر او غلبه کردند. قبل از این که هیگوما بتواند لوفی را بکشد، دزدان دریایی مو قرمز وارد شدند و مردان هیگوما به راحتی شکست خوردند. با این حال، هیگوما یک بمب دودی را پرتاب کرد و با لوفی به دریا گریخت. در دریا، هیگوما لوفی را به درون آب انداخت و یک پادشاه دریایی معروف به «ارباب ساحل» قبل از این که برای خوردن لوفی اقدام کند هیگوما را خورد. با این حال، شنکس به موقع وارد عمل شد و لوفی را از دست این پادشاه دریا نجات داد. با این حال این اقدام شنکس به بهای از دست دادن دست چپش تمام شد که لوفی از این اتفاق بسیار ناراحت شد.
منبع: flopsy.ir
نظرات
هیچ دیدگاهی هنوز وجود ندارد.