اکشن فیگور Leonardo Dipcario لئوناردو دیکاپریو
محصولی که امروز براتون آماده کردیم اسمش اکشن فیگور
Leonardo Dipcario لئوناردو دیکاپریو
هست.
درباره اکشن فیگورها
این مقاله رو پیشنهاد میکنیم بخونین : راهنمای خریدن اکشن فیگور
خلاصه بگم ، اکشن فیگور = اون فیگوریه که مفصل داره و دست و پاش تکون میخوره ✌️
البته تو ایران فروشنده ها ( مخصوصا کنسول فروشا) به همه فیگورا میگن اکشن فیگور 😁 یا حتی دیده شده فیگور اکشن 😂
و همون طور که میدونید من سلیقه خودم اکشن فیگوره😎
کلکسیون فانتزی تو ذهن من ۳-۴ تا مجسمه خفن توشه که ببینی فکت بیفته 😁 بقیش پر از اکشن فیگور های مختلفه که دارن با هم دکتر بازی میکنن 😂🤓
پس اگر علاقه دارید که ببینید انواع اکشن فیگور ها چیا هستن به مقاله لینک شده مراجعه کنید.
تلقین (به انگلیسی: Inception) فیلمی علمی-تخیلی و دلهرهآور به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی کریستوفر نولان و محصول سال ۲۰۱۰ ایالات متحدهٔ آمریکا است. لئوناردو دیکاپریو، الن پیج، جوزف گوردون لویت، ماریون کوتیار، کن واتانابه، تام هاردی، دیلیپ رائو، کیلین مورفی، تام برنگر و مایکل کین در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. دیکاپریو نقش یک دزد حرفهای را دارد که با نفوذ به ضمیر ناخودآگاه افراد، افکار آنها را میدزدد. او، که در ایالات متحده تحت پیگرد قانونی است، با پیشنهاد پاک شدن سابقهاش در ازای یک کار که غیرممکن به نظر میرسد، روبهرو میشود: «تلقین» یا القای یک ایده به ضمیر ناخودآگاه یک شخص.[۴]
بهگفتهٔ نولان، او ۱۰ سال بر روی فیلمنامه فکر میکردهاست.[۵] مدتی پس از ساختن فیلم بیخوابی (۲۰۰۲)، نولان پیشنویس فیلمنامهٔ ۸۰ صفحهای دربارهٔ «سارقان رؤیا» را نوشت که در ژانر وحشت و با الهام از رؤیای شفاف بود. او طرحش را به برادران وارنر ارائه کرد.[۶] اما احساس کرد که برای ساخت این فیلم به تجربهٔ بیشتری در کارگردانی احتیاج دارد. اکشن فیگور Leonardo Dipcario لئوناردو دیکاپریو او این پروژه را موقتاً کنار گذاشت و بر روی فیلمهای بتمن آغاز میکند (۲۰۰۵)، حیثیت (۲۰۰۶) و شوالیهٔ تاریکی (۲۰۰۸) کار کرد.[۷] او شش ماه بر روی فیلمنامهٔ فیلم کار کرد و برادران وارنر در فوریه ۲۰۰۹ آن را خرید.[۸] فیلمبرداری تلقین ۱۹ ژوئن ۲۰۰۹ در توکیو آغاز شد و در ۲۲ نوامبر ۲۰۰۹ در کانادا به پایان رسید. فیلمبرداری این فیلم در شش کشور چهار قاره انجام شد.[۹] هزینهٔ تولید فیلم ۱۶۰ میلیون دلار بود که توسط وارنر برادرز و لجندری پیکچرز تأمین شد.[۱۰]
فرش قرمز فیلم در ۸ ژوئیه ۲۰۱۰، در لندن برگزار شد و در ۱۶ ژوئیه ۲۰۱۰، این فیلم به صورت جهانی اکران شد.[۱۱][۱۲] تلقین در گیشه موفق بود و بیش از ۸۰۰ میلیون دلار فروش داشت.[۱۳] در نمایش خانگی هم موفق بود و ۶۸ میلیون نسخه از دیویدیهای این فیلم به فروش رفت. تلقین با واکنش مثبت منتقدان روبهرو شد و بسیاری از آنها ابتکار فیلم، بازیگران، موسیقی متن و جلوههای ویژهٔ فیلم را تحسین کردند.[۱۴] این فیلم چهار جایزهٔ اسکار بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین صدا، بهترین میکس صدا و بهترین جلوههای ویژه را برد و در بخشهای بهترین فیلم، بهترین موسیقی اوریژینال، بهترین طراحی صحنه و بهترین فیلمنامهٔ غیراقتباسی نامزد شد.
داستان فیلم
دام کاب (اکشن فیگور Leonardo Dipcario لئوناردو دیکاپریو) یک دزد ماهر در استخراج اسرار ارزشمند مورد نیاز سازمانهای جاسوسی و شرکتهای تجاری و چندملیتی است. توانایی او در این است که هنگامی که دیگران در خواب هستند و ذهنشان در آسیبپذیرترین وضعیت است، اسرار کلیدی آنان را از درون رویاهایشان ربوده و در دنیای بیرون از خواب، این اسرار را به خریداران متقاضی عرضه میکند. او یک گروه چیرهدست از روانکاوان و معماران زبردست دارد که همراه او مخفیانه وارد خوابهای دیگران شده و سعی در کشف و ربودن اطلاعات دارند.
سایتو (کن واتانابه) یک سرمایهدار بزرگ ژاپنی است که به دنبال حذف رقیبان تجاری خود، بهخصوص خانوادهٔ رابرت فیشر (کیلین مورفی) است. سایتو خود قبلاً مورد هجوم ناموفق تیم آقای کاب قرار گرفته بود و از توانایی آنها در شگفت است، پیشنهاد یک مأموریت ظاهراً ناممکن را به آقای کاب میدهد، و آن این است که به جای این که اسرار ذهن رابرت فیشر جوان را بدزدند، یک اندیشه را درون ذهن ناخودآگاه آقای فیشر بکارند[پانویس ۱] و آن، اندیشهٔ متلاشی ساختن شرکت خودش و پدرش موریس فیشر (پیت پاستویت) بعد از مرگ پدرش است. سایتو در عوض قول میدهد که با نفوذی که در آمریکا دارد، کاب را از روی لیست سیاه دولت آمریکا بردارد، تا او بتواند به آمریکا بازگشته و دو فرزند خویش را دوباره ببیند. کاب میپذیرد.
در روند فیلم هنگامی که کاب و آرتور در حال انتخاب و جمعآوری اعضای تیمشان هستند، بیننده متوجه میشود کاب به اتهام قتل همسر سابقش مال (ماریون کوتیار) در آمریکا تحت تعقیب است، در حالی که کاب به آریادنی (الن پیج) توضیح میدهد که مال خودکشی کردهاست، زیرا این ایده که «دنیای حقیقی نیز واقعیت ندارد و باید با خودکشی از آن بیدار شد»، او را به مرز جنون کشیده بود.
سایتو، کاب، آرتور و تیم منتخبشان (یک معمار که فضای خواب را میسازد، یک شیمیدان که وظیفهٔ بیهوشی را بر عهده دارد، و یک جاعل هویت که قدرت تغییر چهره در خواب را دارد) جمعاً شش نفر، در یک برنامهٔ از قبل طراحی شده با استفاده از یک داروی بسیار قوی خوابآور، وارد خوابِ رابرت فیشر میشوند تا اندیشهٔ جدید را در ذهن او بکارند. اما آن چیزی که از آن خبر ندارند این است که رابرت فیشر از قبل در اصول محافظت از ضمیر ناخودآگاهِ خود تعلیم دیده بودهاست، و لذا مقاومت سرسختانهای از خود در خوابش به نمایش میگذارد. این مقاومت به صورت مقاومت مسلحانه در خیابانهای لس آنجلس در خوابِ فیشر متجلی میشود. اکشن فیگور Leonardo Dipcario لئوناردو دیکاپریو سایتو در این میان تیر میخورد و مجروح میشود،[پانویس ۲] و مأموریت در خطر شکست قرار میگیرد، یعنی ضمیر ناخودآگاه فیشر تقریباً موفق به حذف عوامل غیر بومی از خواب خود میشود. اما در همین موقع، کاب برای این که موفق شود اندیشه را در ذهن فیشر با موفقیت بکارد، و همچنین از مرگ اعضای گروهش و تبعید اجباری همه به برزخ جلوگیری کند، مجبور میشود که خودش و بقیه را به یک لایه پایینتر بفرستد: یعنی در خوابِ فیشر همگی به خواب روند، و در آن رؤیای درونِ رؤیا، با داشتن زمانی بیشتر آن عملیات را ادامه دهند.
در آن رؤیا (لایهٔ دوم)، که در یک هتل رخ میدهد، کاب این بار برای این که فیشر به چیزی شک نبرد، با او از در دوستی وارد شده و او را متقاعد میکند که دارد خواب میبیند، و این که دزدانی ماهر سعی در ربودن رمز گاوصندوق پدرش (که در آن وصیتنامهای نیز برایش گذاشته شده) دارند. کاب فیشر را فریب داده و او را متقاعد میکند که از راه خواب دیدن میتواند وصیتنامه پدرش (که در واقع اندیشهٔ آغازگر یا تلقینی است که کاب آماده کردهاست) را دیده و قبل از دزدان به آن برسد؛ بنابراین هر دو (و بقیهٔ تیم بهطور ناشناس) باز به خواب میروند تا فیشر وصیت پدر خود را در خوابِ جدید ببیند (یعنی لایهٔ در واقع سوم).
در لایه سوم (که در کوهستانی اتفاق میافتد)، فیشر تیر میخورد و میمیرد، همچنین سایتو نیز به دلیل مجروحیتی که در مرحله اول خواب پیدا کرده بود در لایه سوم خواب وضعیت وخیمی پیدا میکند و در شرف مرگ قرار میگیرد. در این وضعیت کاب و آریادنی، برای بازگرداندن فیشر از مرگ به لایه سوم، وارد لایهٔ چهارم میشوند در حالی که کاب میداند در این لایه اسیر مؤلفهٔ همسر متوفای خود[پانویس ۳] خواهد شد. مال که تصویری از همسر مردهٔ کاب است، از کاب میخواهد تا در همان لایه بماند و به قولی که روزی به او داده بوده (زندگی مشترک تا ابد) وفا کند در عوض به آریادنی و فیشر اجازه میدهد که از مرحله چهارم خواب خارج شوند. در این بین کاب به مال توضیح میدهد (یا در واقع به ضمیر ناخودآگاه خودش توضیح میدهد، زیرا مال واقعی مردهاست و این مال ساختهٔ ضمیر ناخودآگاه کاب است)اکشن فیگور Leonardo Dipcario لئوناردو دیکاپریو که هرگز نمیتواند با او زندگی کند، زیرا همواره عذاب وجدان خواهد داشت به این خاطر که خودش (کاب) این ایده را در ذهن مال تلقین کردهاست که «دنیا واقعیت ندارد و باید از آن با خودکشی بیدار شد».[پانویس ۴] او این ایده را در ذهن مال تلقین کرده بود زیرا از زندگی در دنیای خیالی در خواب خسته شده بود ولی مال به این زندگی علاقه داشت پس کاب راهی پیدا کرد که مال به بیدار شدن رضایت بدهد، اما هرگز تصور نمیکرد که اگر مال با این ایده بیدار شود هرگز نمیتواند از آن رهایی پیدا کند. پس در واقع دلیل خودکشی کردن مال، تلقین ایده از طرف کاب بود. کاب که حدس میزند سایتو اکنون در لایه سوم مردهاست، برای پیدا کردن او در لایه چهارم میماند اما آریادنی را مجبور به سقوط (فرایندی که موجب بیدار شدن از خواب میشود) میکند.
نهایتاً همگی (به غیر از سایتو و کاب) از لایه سوم خارج و به بالا (لایه اول) بازمیگردند. اما کاب در جستجوی سایتو، آنجا (در لایه سوم و چهارم) میماند، و به نظر میرسد که راه فراری به بیرون از آن رؤیاها ندارد. در صحنهٔ نهایی فیلم، کاب (با چهرهای کهولتدار[پانویس ۵]) با سایتو (در سنین پیری) درون یک کاخ مکدّر اما زیبا با معماری سنتی ژاپنی دیدار میکند، و کاب به او میگوید که به یاد بیاورند که زمانی دور، هر دو به این دنیا وارد شدند، و این دنیا در واقع یک رؤیا است.[پانویس ۶] یکی از خواص رؤیاها در این فیلم این است که بینندگانِ درون خواب، به راحتی گذشته خود را فراموش میکنند، و لذا فراموش میکنند که در رؤیا هستند، ویا از کجا آمدهاند.[پانویس ۷] سایتو تپانچهای را بلند میکند، اما فیلم نشان نمیدهد که با آن چه میکند.
ناگهان کاب خود را بیدار (در لایهٔ ظاهراً صفر و بیرون از خواب) مییابد و همه چیز را پایانیافته میبیند: کاب و سایتو طوری به یکدیگر نگاه میکنند که انگار بعد از قرنی از خواب بیدار شدهاند، سپس سایتو یک تماس تلفنی برقرار میکند تا سابقهٔ کاب را از لیست سیاه دولت آمریکا پاک کند. پدر مالوری (بازیگری مایکل کین) در فرودگاه بینالمللی لسآنجلس به استقبال او آمده و او را به نزد نوههایش (فرزندان خردسال کاب و مالوری) میبرد. در آن منزل، کاب، که هنوز باور ندارد که دارد به دیدار بچههایش میرود، فرفره را روی میز انداخته و به چرخش درمیآورد،[پانویس ۸] انگار شک دارد در دنیای واقعی است. اما هنگامی که فرزندانش را میبیند، فرفره را به همان حال رها کرده و به سمت آنها میرود. اما در واقع معلوم نمیشود که او در رؤیا به سمت فرزندانش میرود یا در واقعیت… یا حتی معلوم نمیشود که این فیلم از ثانیهٔ یکم رؤیا بوده یا واقعیت…
اما حدس منتقدین آن است که او در واقعیت به دیدن فرزندانش میرود، به دو دلیل:
نولان به بازیگر پدر مالوری(مایکل کین) گفته است که هرجا که پدر مالوری در آن قرار دارد واقعیت است.
اگر در فیلم دقت کنید، کاب در تمام رؤیاها حلقه ازدواجش را در دست دارد و در دنیای واقعی هیچ حلقهای در دست او نیست.
در آخر فیلم هم کاب حلقهای ندارد و هم پدر مالوری حضور دارد.
بازیگران
بازیگران فیلم در شب افتتاح فیلم.
لئوناردو دیکاپریو در نقش دام کاب، دزدی حرفهای که با ورود به رؤیای افراد، اسرار آنها را میدزدد. دیکاپریو اولین بازیگری بود که به این فیلم پیوست.[۱۵] نولان چندین سال به دنبال کار با این بازیگر بود، ولی تا تلقین موفق نشده بود.[۱۶] به گزارش هالیوود ریپورتر، برد پیت و ویل اسمیت از گزینههای دیگر بازی در این نقش بودهاند.[۱۷]
تام هاردی در نقش ایمز، یکی از همکاران کاب که تخصصش در جعل هویت است.
الن پیج در نقش آریادنی، فارغالتحصیل رشتهٔ معماری از دانشگاهی در فرانسه که به عنوان معمار خواب به گروه میپیوندد.
جوزف گوردون-لویت در نقش آرتور، همکار کاب که در عملیاتها نقش مدیریت و تحقیقات را بر عهده دارد.
کن واتانابه در نقش سایتو، تاجری ژاپنی که کاب را برای مأموریتی استخدام میکند.
دیلیپ رائو در نقش یوسف، شیمیدان گروه که داروهای بیهوشی میسازد.
کیلین مورفی در نقش رابرت مایکل فیشر، وارث امپراتوری تجاری پدرش که هدف تیم میباشد.[۱۸]
تام برنگر در نقش پیتر براونینگ، پدرخواندهٔ رابرت فیشر و از مدیران کمپانی فیشر.
ماریون کوتیار در نقش مال؛ همسر متوفای کاب.
پیت پاستویت در نقش موریس فیشر، پدر رابرت فیشر و صاحب کمپانی فیشر.
مایکل کین در نقش پروفسور استیون میلز و پدرزن آقای کاب.
لوکاس هاس در نقش نش
تلولاه ریلی در نقش زنی که در رؤیا و در کافه به فیشر شماره داد و در آسانسور به ایمز تبدیل شد.
برای خرید اکشن فیگور Leonardo Dipcario لئوناردو دیکاپریو همین حالا اقدام کنید.
جهت مشاهده سایر اکشن فیگور ها اینجا کلیک کنید و به کالکشن تون اضافه کنید.
نظرات
هیچ دیدگاهی هنوز وجود ندارد.