ولک کی بود و چی شد که چشممون به جمالش روشن شد؟!
سلام بر دالارانی ها. امیدوارم حال و احوالتون خوب باشه و آماده باشین تا با هم بریم سراغ یه شخصیت خفن دیگه که تو ژانر وحشت حسابی تونسته گردوخاک کنه. اگه یه کوچولو اهل فیلمهای ژانر وحشت باشین، حتما با خوندن عنوان این مقاله و دیدن این عکس برگریزون، متوجه شدین که امروز قراره سروته کدوم شخصیت خفن رو دربیاریم و قراره به چه فیلمایی اشاره کنیم. بله بله، ولک معروف که برای اولین بار تو فیلم Conjuring 2 تونست مو به تن هر بینندهای سیخ کنه و جیغ خیلیا رو دربیاره! خب بریم یکم بیشتر با شخصیت ولک آشنا بشیم و ببینیم که آیا این شخصیت، کاملا تخیلیه یا زبونم لال تو دنیای واقعی هم وجود داشته؟!
ولک کیه؟
ژانر وحشت، یکی از ژانرهای خیلی محبوب تو دنیای فیلم و سریاله و شخصیتهای خیلی خفنی هم توش خلق شدن؛ شخصیتهایی که یه سریهاشون کاملا تخیلی بودن و به لطف تخیل قوی نویسندهها، قدم به این دنیا گذاشتن و یه سریهای دیگهشون هم، یه رگههایی از واقعیت توشون بوده و بر اساس داستانهای واقعی خلق شدن. این سری دوم که میشه براشون مستندات ریز و درشت هم پیدا کرد، همیشه خیلی بیشتر از شخصیتهای تخیلی برای بینندهها جذاب بودن و میتونستن آدمای بیشتری رو میخکوب خودشون کنن.
ولک (Valak)، یکی از اون شخصیتهاییه که یه سری داستانهای عجیب و غریب تو دنیای خودمون باعث خلقش شدن! اگه فیلمهایی که این شخصیت توشون بوده رو دیده باشین، حتما الان با خوندن این جمله، یکم ترسیدین که خب حق هم دارین؛ ولی یه ذره دیگه صبر کنین که ته وتوی این شخصیت رو دربیاریم تا شما هم ترستون کم بشه. ولک، برای اولین بار با فیلم احضار روح ۲ (The Conjuring 2) پاش رو توی ژانر وحشت گذاشت و انقدر مورد توجه بینندهها قرار گرفت که توی یه فیلم دیگه به اسم راهبه هم سروکلهاش پیدا شد.
سری فیلمهای احضار که جزو فیلمهای خیلی خفن و پرطرفدار ژانر وحشت تو دنیا هستن، از اتفاقایی که برای اد و لورن وارن افتاده، سرچشمه گرفتن. حالا اد و لورن وارن (Ed and Lauren Warren) کی بودن؟ این زن و شوهر، محقق اتفاقات ماورایی بودن، یعنی به زبون سادهتر، سرشون درد میکرده واسه اتفاقاتی که مو به تن آدم سیخ میکنن. فیلم راهبه (The Nun)، یه نیمنگاهی به فیلم کانجورینگ ۲ داره و در واقع سعی میکنه که این شخصیت ولک رو یه جورایی توجیه کنه.
حالا اصلا این ولک کی بود که تونست انقدر سروصدا کنه؟ ولک، یه شخصیت اهریمنی و اساطیری هستش که توی گریمویرها میشه اسمش رو پیدا کرد. فکر کنم خیلیاتون الان میپرسین گریمویر چیه؟ بذارین براتون توضیح بدم؛ گریمویرها (grimoires) در اصل کتابهای سحر و جادویی هستن که توشون راههای احضار روح و جادو و اینجور چیزا آموزش داده میشده. معروفترین کتابی هم که توش میشه شخصیت ولک رو دید، اسمش «کلید کوچکتر سلیمان» (Lesser Key of Solomon) هستش؛ ولی خب ولکی که تو اون کتاب بود کجا و ولک فیلم راهبه کجا!
تو کتاب کلید کوچکتر سلیمان، ولک یه پسربچه با بالهای فرشته است که سوار یه اژدهای دو سر شده. توی این کتاب گفته شده که ولک، مشاور اعظم جهنم بوده و مسئولیت هدایت ارتش شیاطین رو بر عهده داشته. قدرت هدایت مارها هم یکی از قدرتهای خفن ولک بوده که تو این کتاب بهش اشاره شده؛ ولی این ولکی که ما تو فیلم راهبه میبینیم، نه پسربچهاس، نه بال داره و نه سوار اژدهای دو سره. ولک تو فیلم راهبه، دقیقا عین همون چیزی که اسم فیلم میگه، یه راهبه است که توی یه صومعه زندگی میکنه و تنها شباهتش با اون شخصیت اسطورهای اینه که قدرت هدایت مارها رو داره. همین الان میتونم سوالایی که تو ذهنتون قطار شدن رو حدس بزنم! عجله نکنین، قول میدم یکی یکی به همهشون جواب بدم؛ فقط شما با من بیاین.
سروکلهی ولک از کجا پیدا شد؟
یادتونه گفتم که شخصیت ولک یه رگههایی از واقعیت توش هست؟ خب الان وقتشه که ببینیم داستان از چه قراره و چه ماجرایی باعث خلق این شخصیت شده. این سوال، قبل از من و شما، به ذهن خیلیای دیگه هم رسیده و بخاطر همین هم رفتن سراغ آقای جیمز وان که کارگردان فیلم کانجورینگ ۲ بوده. آقای وان توی صحبتهاش در رابطه با این شخصیت گفته که اولین بار برای خلق شخصیت ولک، از ماجرایی که برای زن و شوهر محققمون یعنی آقا و خانم وارن اتفاق افتاده، الهام گرفته. حالا ماجرا چیبوده؟ ماجرا از اینجا شروع شده که لورن اومده یه داستانی رو تعریف کرده و گفته که یه روز تو خونهاش، یه شخصیت شیطانی نقابپوش رو وسط یه گردباد میبینه! (توجه کردین؟ داخل خونه! نه اینکه فکر کنین وسط حیاطی، باغچهای، مزرعهای، جایی بودهها؛ نه، درست وسط خونه!)
خلاصه، جیمز وان، وقتی این داستان رو میشنوه، به نظرش خیلی ترسناک و برگریزون میاد؛ ولی پیش خودش میگه که یه همچین شخصیتی، آدم رو یاد شخصیتهای CGI میندازه و جذابیتی واسه بینندهها نداره. این برداشت باعث میشه که آقای جیمز وان بیشتر به شخصیت ترسناک فیلم فکر بکنه و بگرده دنبال یه گزینهی بهتر و خفنتر. بالاخره بعد از کلی فکر و خیال، جیمز وان موفق میشه که شخصیت مورد نظر خودشو پیدا کنه؛ یه راهبه که شخصیتی شیطانی داره و علاوه بر جسم، سعی داره که به روح و ایمان لورن هم آسیب بزنه و اونو نگران شوهرش کنه.
درسته که جواب آقای جیمز وان، یه توضیح قانعکننده برای خلق شخصیت ولک هستش ولی خب، این تمام ماجرا نیست؛ حتما میپرسین چرا؟ خب بخاطر اینکه پسر خواندهی این خانواده یعنی تونی اسپرا، چیزایی تعریف کرده که آدم با شنیدنش حس میکنه که شاید این داستان هم یه جاهایی به کارگردان و نویسندهی راهبه کمک کردن تا شخصیتی که توی فیلم دیدیم رو بسازن. حالا این داستان چیه؟ تونی میگه که پدر و مادرش توی دههی ۷۰ و داخل یه کلیسا، اتفاقاتی براشون میفته که این اتفاقات هم ممکنه به خلق شخصیت راهبه کمک کرده باشن.
داستان از این قراره که گویا اد و لورن وارن میرن به یه کلیسای تسخیر شده توی انگلستان. توی این کلیسا، روح یه راهبهای رو میبینن که زنده زنده بین دیوارا دفنش کرده بودن (نپرسین چرا، چون نمیدونم! درواقع هیچکس نمیدونه!) و این بزرگوار هم در جواب این کار، کلیسا رو تسخیر کرده بود که از خجالت باعث و بانیای این قتل دربیاد. حالا بر اساس این داستان، پسر خانواده معتقده که سازندههای فیلم راهبه، از این داستان هم الهام گرفتن و با کنار هم قراردادن یه سری اطلاعات دیگه، شخصیت راهبه رو خلق کردن.
شاید فکر کنین که داستان همین جا تموم میشه و دیگه دستتون اومده که راهبه چطوری خلق شده؛ ولی باید خدمتتون عرض کنم که نخیر، داستان تموم نشده! یه داستان برگریزون دیگه هم هست که باید بشنوین تا کاملا متوجه بشین که چی شد که راهبه سروکلهاش پیدا شد. سفت بشینین که میخوایم بریم به سال ۲۰۰۵ و وسط یه اتفاق باورنکردنی تو یه صومعهی ارتدوکس توی کشور رومانی. داستان از این قراره که یه راهبهای بوده به اسم «ماریسیا ایرینا کورنیچی» که اومده گفته شیطان با من حرف میزنه؛ میدونم مسخرهاس ولی باید بدونین که همین ادعای باورنکردنی و مسخره باعث میشه این راهبهی ۲۳ ساله سرش رو به باد بده.
وقتی ماریسیا میاد این حرف رو میزنه، یکی از کشیشهای اون صومعه با چندتا از راهبهها، دور هم جمع میشن تا این مشکل رو حل کنن؛ چطوری؟ با مراسم جنگیری! این گروه میان و راهبهی جوون رو به صلیب میبندن و دهنبند میزنن به دهن این بیچاره و همزمان بهش گرسنگی هم میدن. مراسم جنگیری این کشیش و راهبهها، سه روز طول میکشه که آخرش ماریسیا نمیتونه طاقت بیاره و جونش رو از دست میده. درسته که این اتفاق خیلی ناراحتکنندهاس؛ ولی شاید اگه بدونین که کشیش و راهبههای همدستش بخاطر اینکارشون به ۷ سال زندان محکوم شدن یهکمی دلتون آروم بگیره. خب حالا با شنیدن این سه تا داستان دیگه فکر کنم براتون روشن شده باشه که ولک چطوری ساخته شد؛ پس بریم ببینیم دیگه چیا هست که باید در مورد این راهبهی خفن بدونیم.
فیلم راهبه و مشابه خارجیش!
بله درست خوندین، مشابه خارجیش! فقط داروها نیستن که مشابه دارن، فیلمها هم خیلی وقتا مشابه دارن و فیلم راهبه هم یکی از اوناست. مشابه خارجی راهبه، یه فیلمیه به اسم «نام گل سرخ» که محصول مشترک آلمان، فرانسه و ایتالیا است و توی سال ۱۹۸۶، به کارگردانی «ژان ژاک آنو» ساخته شده؛ البته خود این فیلم هم از روی یه رمان پرفروش به همین اسم که یه نویسندهی معروف ایتالیایی به اسم «امبرتو اکو» نوشته بودش، ساخته شد.
داستان فیلم نام گل سرخ از این قراره که یه کشیش به اسم ویلیام، برای اینکه از راز مرگ یه راهبه سر دربیاره، میره به شمال کشور ایتالیا؛ البته تنها نمیره و شاگردش رو هم با خودش میبره. این دو نفر میرن به صومه و تحقیقاتشون رو شروع میکنن تا ببیننن که آخرین شخصی که با راهبهی مقتول صحبت کرده کی بوده و حدس بزنین چی میشه؟! وقتی میفهمن این شخص کی بوده و میگردن دنبالش، جسدش رو پیدا میکنن! طبق روال فیلمهای ترسناک، همهی کسایی که تو صومعه بودن، فکر میکنن که این اتفاق، زیر سر نیروهای اهریمنی هستش و اونا بودن که باعث مرگ این دو تا راهبه شدن؛ ولی خب در واقع اصلا از این خبرا نبوده و قتل راهبهها، کار یه آدم بوده نه ارواح بدجنس!
به اینجای داستان که میرسیم، داستان فیلم راهبه و مشابه خارجیش، راهشون از هم جدا میشه و بخاطر همین هم کسایی که فیلم نام گل سرخ رو دیدن، تو این مرحله از فیلم راهبه، سورپرایز میشن. چرا؟ چون حدس اونایی که فکر میکردن مرگ راهبه توی فیلم The Nun، کار نیروهای اهریمنی بوده درست از آب درمیاد و راهبهی بدجنس داستان یعنی ولک، واسه اهالی صومعه شاخ و شونه میکشه! به نظر من که بهترین توصیف از فیلم راهبه رو جیمز ون کرده؛ اونجا که گفته: فیلم راهبه درست مثل نام گل سرخی هستنش که با فیلم کانجورینگ پیوند خورده. انصافا هم حرف درستی زده، اگه با دقت این سه تا فیلم رو ببینین و در کنار هم قرار بدین، نتیجهای بهتر از این نمیگیرین.
ولک تو دنیای واقعی چه شکلیه؟
اگه شما هم مثل من به دیدن چهرهی واقعی بازیگرای سریالهای ترسناک و آشناشدن با اونا علاقه دارین، باید بهتون بگم که رسیدیم به یکی از قسمتهای جذاب این مقاله؛ چون میخوام بازیگر شخصیت Valak رو بهتون معرفی کنم تا هم با چهرهاش و هم با خودش بیشتر آشنا بشین. اسم بازیگر شخصیت ولک که عکسشم این بالا دارین میبینین، بانی آرونز (Bonnie Aarons) هستش و علاوه بر فیلم راهبه، تو فیلمهای کانجورینگ ۲ و آنابل: آفرینش هم بازی کرده. بانی آرونز که تو سال ۱۹۷۹ به دنیا اومده، آمریکاییه و تو فیلمهای زیادی مثل: دفتر خاطرات شاهدخت، جادهی ملهند و دفترچهی امیدبخش هم بازی کرده. جالبترین موضوعی که در رابطه با خانم آرونز باید بدونین اینه که ایشون فقط تو فیلمهای ترسناک بازی نکردن و تو پروندهشون کارای کمدی هم هست!
حالا که بحث معرفی شخصیتهای فیلم راهبه باز شد، میخوام یه پرانتز باز کنم و بازیگر نقش راهبه آیرین رو هم بهتون معرفی کنم. کسی که نقش آیرین رو تو فیلم بازی کرده، اسمش تایسا فارمیگا هستش و انتخابش برای این نقش هم داستان جالبی داره. قضیه از این قراره که کارگردان فیلم راهبه یعنی کورین هاردی، اولش اصلا قصد نداشته تایسا رو برای این نقش انتخاب کنه و کلا دنبال گزینههای دیگه بوده ولی بازی تایسا رو توی فستیوال ترس لندن میبینه و بهقدری تحت تاثیر قرار میگیره که بیخیال گزینههای دیگه میشه و یکراست میره سراغ تایسا.
اکشن فیگور ولک
سال های سال بود کاراکتر خاص و جذابی مثل جیسون ، صورت چرمی و …. توی ژانر وحشت ساخته نشده بود ، ولی Valak این روند رو تغییر داد و خیلی سریع برند های معروف شروع به تولید اکشن فیگور و فیگور از این کاراکتر ترسناک کردن ، طبق معمول برند نکا که دست به کار شد و با استفاده از متریال متفاوت ( لباس پارچه ای ) توی اکشن فیگور ولک تونست آیتم شاهکاری ارائه بده ولی بهترین اکشن فیگور Valak رو برند quantum mechanix تو اسکیل ۱/۶ تولید کرد که عکس هاشو توی همین مقاله میتونید ببینید و دیگه زیادی ترسناکه ، برای فیگور بازا هم برند Prime 1 و Iron Studio دست به کار شدن و البته کلی باست و مجسمه کاستوم از این کاراکتر توسط هنرمند های معروف تولید شده که خود اونا یه مقاله جدا میطلبه.
حرف آخر
خب دیگه رسیدیم به آخر مقاله امروزمون. امیدوارم از وقتی که برای خوندن این مقاله گذاشتین راضی باشین و چیزایی که گفتم، براتون جالب بوده باشه. راستی یادتون نره این مقاله رو با دوستاتون هم به اشتراک بذارین تا اونا هم در مورد ولک بیشتر بدونن. خیلی ممنون که با من و ولک جان همراه بودین! تا مقالهی بعدی و شخصیتهای خفن دیگه، بایبای.
منابع:
kojaro , geekitor, bartarinha , wikipedia
karim
خیلی خفن بود آقا اشرفی ممنون از زحماتتون که این همه وقت میزارین❤❤
ياسين
داخل مقالتون از فیلم the nun سال ٢٠٠۵ هیچ اشاره اى نشده بهتره یه سرى هم به اون بزنید مرسى❤️
دالاران استور (نویسنده پست)
سلام ممنونم که ذکر کردین
Tomas
Mnmicon
سلام! یا امام اول تا دوازدهم !!!
سلام، خیلی متشکر از شما، پشم هایم ریخت، از جنوب🌹✋